سید بردیاسید بردیا، تا این لحظه: 13 سال و 8 روز سن داره

کوچولوی خوش اخلاق مامانی و بابایی

اسباب کشی

دو هفته پیش مامان و بابای بنده اسباب کشی داشتند و ما هم همراه با آقا بردیا رفته بودیم کمک بردیا هم از فرصت پیش اومده نهایت استفاده رو کرد و هی با روروئکش از این سر به اون سر واسه خودش می رفت و می اومد  وسط اون همه اسباب می خوابید. غلت می زد. سینه خیز می رفت. خلاصه خیالش راحت بود کسی نیست هی بهش بگه: بردیا نکن  بردیا روی ریش های فرش نرو بردیا از زیر مبل بیا بیرون ...
28 آذر 1390

بردیا و بالشتش

چند باری بود بابایی بهم می گفت که بردیا هر جا می ره بالشتش هم با خودش می بره تا دوباره بزاره زیر سرش.. اما هر دفعه من مشغول کاری بودم و این صحنه رو از دست داده بودم. خلاصه این که نشده بود که این کارت و ببینم... دیروز نشسته بودم و داشتم مجله می خوندم شما هم واسه خودت مشغول بودی که دیدم بلههههههههههههه . بابایی راست می گه آقا بردیا وقتی از این ور به اون ور می ره بالشتش هم می بره و دوباره وقتی می خواد بخوابه می زاره زیر سرش امروز چند بار این کار و تکرار کردی و خدا رو شکر من دستم خالی بود و تونستم از این لحظه های ناب عکس بگیرم.. خیلی باحال بود . کلی از این کارت ذوق کردم.  هر بار هم کلی چلوندمت. تو هم مثل همیشه از این چلوندنا...
28 آذر 1390

مطالعه

بزار ببینم این آسیا چیه که بابایی همش می خونه ؟!!   اوه چقدر هم بزرگه. نمی شه ورق زد... یکی نیست بگه خوب سایز این روزنامه ها و مجله ها رو طوری درست کنید ما هم بتونیم بخونیم آخه؟   چیز جالبی نداشت. خوشم نیومد. بزار پاره اش کنم. مامانی هم راحت می شه.       ...
23 آذر 1390

صندلی غذا

بالاخره بعد از مدت ها بابایی وقت آزاد پیدا کرد و پنجشنبه هفته پیش رفتیم واسه گل پسر صندلی غذا خریدیم. همش نگران بودم که نکنه خوشت نیاد و توش نشینی اما خوشبختانه حسابی استقبال کردی و خوشت اومد.. بعد از چند بار استفاده دیگه الان می دونی وقتی می زارمت توی صندلی باید منتظر غذا باشی. به خاطر همین تا می شونمت آروم می شینی و آماده غذا خوردن هستی. عاشقتم که انقدر باهوشی و اما عکس ها : آقا بردیا در حال خوردن زرده تخم مرغ که خیلی هم دوست داره آقا بردیا در حال انتظار برای گرم شدن سوپش آقا بردیا خوشحال از خوردن حریره بادوم خوشمزه کاراگاه بردیا بعد از سیر شدن و بازرسی وسایل آشپزخانه &n...
20 آذر 1390

شالاپ شولوپ ، آب تنی

چیکه  چیکه چیکه داره آب می چکه ...از دوش آب داره آب می چکه حالا زود باش برو زیر دوش ... تا بشی مثل یه دونه موش شالاپ شولوپ ، آب بازی ... شالاپ شولوپ ، آب تنی حالا وقتشه باید لیف بکشی... لیف روی پوست کثیف بکشی پوستت ولی با صابون تمیز می شه ... اما کف حموم ، کف می ریزه لیز می شه مواظب باش اینجا خیلی سره ... هر کی شیطونی کنه زمین می خوره شالاپ شولوپ ، آب بازی ... شالاپ شولوپ ، آب تنی   ...
19 آذر 1390